سولدادو: دنباله ای که هیچ کس درخواست نکرد اما اگر بخواهند بخوبی انجام دهند.

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

آرشیو

سولدادو: دنباله ای که هیچ کس درخواست نکرد اما اگر بخواهند بخوبی انجام دهند.

سولدادو: دنباله ای که هیچ کس درخواست نکرد اما اگر بخواهند بخوبی انجام دهند.
بررسی ها | 23/10/2018 | توسط دارت فون تریر
من لیاقت خیلی چیزهای خیلی زیاد در این زمان حال را ندارم. من مطمئناً لیاقت این زیباروی دلگیر را ندارم ، ساخته شده از مبلمان نئوپان شیک شیک ، SUV های دو ردیف ، بوفالوهای مد و فیلم های یوتیوب. من لیاقت زمانی را داشتم که فیلم هایی مانند Soldado یا همان تلاش برای شبیه شدن به Soldado ، مانند دهه هفتاد 2.0 ، یک امر عادی بود. اما نه: فیلم هایی مانند سولدادو استثنا باقی می مانند ، بطری های آب در این تبعید از سیمئونه سبک در ستون خوش ذوق در بیابان گه. و اوه خوب: بیایید جلو برویم ، آقا.


داژ استفان

بیایید با این مقدمه شروع کنیم: سولیما ، پس از یک کار درخشان در بیان جنایت در ایتالیا ، با لباس فرم و بدون لباس فرم ، در سینما و تلویزیون ، فراخوانده می شود تا در صفوف حماسه ای که تیلور شریدان در مرز جدید بین مکزیک و ایالات متحده تصور کرده است ، بدست آورد. این حماسه با فیلم سیساریو دنیس ویلنوو در سال 2015 آغاز شد و با موفقیت این یکی به طرز شگفت آوری به یک سه گانه ارتقا یافت. داستانی که در آن شخصیت هایی با لباس یکدست و بدون وجود وجود دارند اما در آن تبهکاران به سختی می توانند تشخیص دهند که چه کسانی هستند و چه زمانی هستند. یک مسئولیت بزرگ ، یک فیلم مخاطره آمیز ، بودجه قابل توجه (40 میلیون دلار) و ستاره های هالیوود برای مدیریت در بهترین حالت. این فرصت به همان اندازه ظریف است که بسیار ظریف است: از شما خواسته می شود تا یک سریال ساخت یک فیلم در ایالات متحده که البته دنباله یک فیلم بسیار قوی است ، با شخصیت خاص خود ، که او مجبور است به نوعی با آن سازگار شود و بعلاوه یک دنباله که هیچ کس انتظار و خواستار آن نبود. این که بتوانید وظیفه خود را انجام دهید در حالی که نه تنها قابل شناسایی هستید بلکه شخصیت شخصی خود را نیز به فیلم می دهید ، بسیار دشوار است ، به ویژه در هالیوود امروز ، متشکل از گروه های تمرکز ، امتیازات تأیید و سهام بیشتر از مسیرها. سولیما آن را درست می کند و یک دوره 82 ام قهرمانی جهان را در سینما به من می دهد.


GOAAALLLL!

او به عنوان یک کارگردان باهوش ، که تمام پدرش است ، تصمیم می گیرد فقط در موارد اجتناب ناپذیر و مشهود با فصل اول ارتباط برقرار کند: او شخصیت ها ، بخشی از وقایع قبلی ، مکان ها را حفظ می کند ، همسویی با سبک بصری و روایی ویلنو را به حداقل می رساند و دیکینز برای بقیه این یک داستان دیگر است ، یک کارگردان دیگر ، یک مرحله دیگر و اگر یک تداوم محسوس وجود داشته باشد ، به هر حال کپی واقعی نیست ، زیرا سولیما فیلم خود را بیش از دنباله فیلم توسط ویلنوو ، و دقیقاً به این دلیل موفق به انجام این کار می شود که "تجارت" فوق را به خوبی می داند به طوری که می داند چگونه با هنر خود را از نسخه جدا کند و به همان اندازه که ممکن است "نویسنده" را بدست آورد ، در حالی که محصولی را برای اشخاص ثالث تولید می کند. در این رویکرد ، ما ایتالیایی ها در بین بزرگترین ها ، شاید بزرگترین ها بودیم و خوشحالیم که می بینیم برخی از هموطنان (حتی در مورد من همشهری ، در مورد من) از آن ذهنیت دیروز ، امروز ، در صحرای گه ، موفق به ارزیابی آن می شوند در بالا. سولدادو با ایجاد احساس درونی سیکاریو به لطف یک سکانس شبانه با هلی کوپترها که صدای آهنگ های فیلم اول را تکرار می کند و یکی از زیباترین سکانس های یلوستون (مجموعه تلویزیونی شریدان را نوشت و کارگردانی می کند) و حال ما را به یاد می آورد ، شروع می شود. خلاصه شریدان-ویلنوو خالص. اما در یک لحظه همه چیز جهتی دیگر می گیرد ، جهت خاص خود را دارد ، ما را با MacGuffin ساخته شده با چاقوی چوب مارک می کند و مارک مارک را نشان می دهد ، سولیما شروع می کند و می گوید که شوخی نمی کند ، به سبک و لحن: با ترکیب قالب تلویزیون در چند دقیقه که بسته می شود محصولی که شما را به درون فیلم می اندازد ، شرایط را برای داستان ایجاد می کند و ایده وسعت یک مسئله را مطرح می کند و سپس به تدریج از آن جدا می شود تا جایی که دیگر در فیلم ظاهر نمی شود ، بدون اینکه در طول این مدت فراموش شود. و با جدا شدن از داستان اولیه ، سولدادو به تدریج خود را از سیکاریو نیز جدا می کند. این گویاست ، آقایان من.


"گفتن"

این مک گافین یک هیجان احتمالی در مورد تروریسم بین المللی را به گرینگراس در یک تریلر اکشن در جاده تبدیل خواهد کرد ، یک فیلم جاده ای تنگ که به شکل یک کابوس در می آید که در آن یک تصادف باعث واکنش زنجیره ای غیرقابل کنترل فرار و مرگ می شود. و در اینجا سولیما دوباره اهمیت می دهد: حتی فیلم جاده ای اساساً بهانه ای است ، حتی آن تا حدی MacGuffin ، برای ربودن ما و مهمترین موضوع فیلم را به ما معرفی می کند و او این کار را با تقلیل همه چیز به فقط دو شخصیت گمشده و گیج شده در کویر انجام می دهد در یک مسیر اکشن وحشی از مقدمات اولیه گستردگی جهانی ، فیلم به آرامی به تمرکز بر روی شخصیت ها ، از زاویه ای گسترده تا نزدیک ، از نظر مفهومی بلکه در عکاسی نیز کاهش می یابد. و تناقضات قهرمانان و ضد قهرمانان پدیدار می شود: کسانی که فکر می کردند کنترل دارند و می توانند همه کارها را انجام دهند تا بتوانند آن را حفظ کنند به یک شاهد درمانده تبدیل می شوند ، کسانی که معتقد بودند خراشیده نشده اند به هزار تکه می شوند ، کسانی که دوست نیستند

سولدادو: دنباله ای که هیچ کس درخواست نکرد اما اگر بخواهند بخوبی انجام دهند.
بررسی ها | 23/10/2018 | توسط دارت فون تریر
من لیاقت خیلی چیزهای خیلی زیاد در این زمان حال را ندارم. من مطمئناً لیاقت این زیباروی دلگیر را ندارم ، ساخته شده از مبلمان نئوپان شیک شیک ، SUV های دو ردیف ، بوفالوهای مد و فیلم های یوتیوب. من لیاقت زمانی را داشتم که فیلم هایی مانند Soldado یا همان تلاش برای شبیه شدن به Soldado ، مانند دهه هفتاد 2.0 ، یک امر عادی بود. اما نه: فیلم هایی مانند سولدادو استثنا باقی می مانند ، بطری های آب در این تبعید از سیمئونه سبک در ستون خوش ذوق در بیابان گه. و اوه خوب: بیایید جلو برویم ، آقا.


داژ استفان

بیایید با این مقدمه شروع کنیم: سولیما ، پس از یک کار درخشان در بیان جنایت در ایتالیا ، با لباس فرم و بدون لباس فرم ، در سینما و تلویزیون ، فراخوانده می شود تا در صفوف حماسه ای که تیلور شریدان در مرز جدید بین مکزیک و ایالات متحده تصور کرده است ، بدست آورد. این حماسه با فیلم سیساریو دنیس ویلنوو در سال 2015 آغاز شد و با موفقیت این یکی به طرز شگفت آوری به یک سه گانه ارتقا یافت. داستانی که در آن شخصیت هایی با لباس یکدست و بدون وجود وجود دارند اما در آن تبهکاران به سختی می توانند تشخیص دهند که چه کسانی هستند و چه زمانی هستند. یک مسئولیت بزرگ ، یک فیلم مخاطره آمیز ، بودجه قابل توجه (40 میلیون دلار) و ستاره های هالیوود برای مدیریت در بهترین حالت. این فرصت به همان اندازه ظریف است که بسیار ظریف است: از شما خواسته می شود تا یک سریال ساخت یک فیلم در ایالات متحده که البته دنباله یک فیلم بسیار قوی است ، با شخصیت خاص خود ، که او مجبور است به نوعی با آن سازگار شود و بعلاوه یک دنباله که هیچ کس انتظار و خواستار آن نبود. این که بتوانید وظیفه خود را انجام دهید در حالی که نه تنها قابل شناسایی هستید بلکه شخصیت شخصی خود را نیز به فیلم می دهید ، بسیار دشوار است ، به ویژه در هالیوود امروز ، متشکل از گروه های تمرکز ، امتیازات تأیید و سهام بیشتر از مسیرها. سولیما آن را درست می کند و یک دوره 82 ام قهرمانی جهان را در سینما به من می دهد.


GOAAALLLL!

او به عنوان یک کارگردان باهوش ، که تمام پدرش است ، تصمیم می گیرد فقط در موارد اجتناب ناپذیر و مشهود با فصل اول ارتباط برقرار کند: او شخصیت ها ، بخشی از وقایع قبلی ، مکان ها را حفظ می کند ، همسویی با سبک بصری و روایی ویلنو را به حداقل می رساند و دیکینز برای بقیه این یک داستان دیگر است ، یک کارگردان دیگر ، یک مرحله دیگر و اگر یک تداوم محسوس وجود داشته باشد ، به هر حال کپی واقعی نیست ، زیرا سولیما فیلم خود را بیش از دنباله فیلم توسط ویلنوو ، و دقیقاً به این دلیل موفق به انجام این کار می شود که "تجارت" فوق را به خوبی می داند به طوری که می داند چگونه با هنر خود را از نسخه جدا کند و به همان اندازه که ممکن است "نویسنده" را بدست آورد ، در حالی که محصولی را برای اشخاص ثالث تولید می کند. در این رویکرد ، ما ایتالیایی ها در بین بزرگترین ها ، شاید بزرگترین ها بودیم و خوشحالیم که می بینیم برخی از هموطنان (حتی در مورد من همشهری ، در مورد من) از آن ذهنیت دیروز ، امروز ، در صحرای گه ، موفق به ارزیابی آن می شوند در بالا. سولدادو با ایجاد احساس درونی سیکاریو به لطف یک سکانس شبانه با هلی کوپترها که صدای آهنگ های فیلم اول را تکرار می کند و یکی از زیباترین سکانس های یلوستون (مجموعه تلویزیونی شریدان را نوشت و کارگردانی می کند) و حال ما را به یاد می آورد ، شروع می شود. خلاصه شریدان-ویلنوو خالص. اما در یک لحظه همه چیز جهتی دیگر می گیرد ، جهت خاص خود را دارد ، ما را با MacGuffin ساخته شده با چاقوی چوب مارک می کند و مارک مارک را نشان می دهد ، سولیما شروع می کند و می گوید که شوخی نمی کند ، به سبک و لحن: با ترکیب قالب تلویزیون در چند دقیقه که بسته می شود محصولی که شما را به درون فیلم می اندازد ، شرایط را برای داستان ایجاد می کند و ایده وسعت یک مسئله را مطرح می کند و سپس به تدریج از آن جدا می شود تا جایی که دیگر در فیلم ظاهر نمی شود ، بدون اینکه در طول این مدت فراموش شود. و با جدا شدن از داستان اولیه ، سولدادو به تدریج خود را از سیکاریو نیز جدا می کند. این گویاست ، آقایان من.


"گفتن"

این مک گافین یک هیجان احتمالی در مورد تروریسم بین المللی را به گرینگراس در یک تریلر اکشن در جاده تبدیل خواهد کرد ، یک فیلم جاده ای تنگ که به شکل یک کابوس در می آید که در آن یک تصادف باعث واکنش زنجیره ای غیرقابل کنترل فرار و مرگ می شود. و در اینجا سولیما دوباره اهمیت می دهد: حتی فیلم جاده ای اساساً بهانه ای است ، حتی آن تا حدی MacGuffin ، برای ربودن ما و مهمترین موضوع فیلم را به ما معرفی می کند و او این کار را با تقلیل همه چیز به فقط دو شخصیت گمشده و گیج شده در کویر انجام می دهد در یک مسیر اکشن وحشی از مقدمات اولیه گستردگی جهانی ، فیلم به آرامی به تمرکز بر روی شخصیت ها ، از زاویه ای گسترده تا نزدیک ، از نظر مفهومی بلکه در عکاسی نیز کاهش می یابد. و تناقضات قهرمانان و ضد قهرمانان پدیدار می شود: کسانی که فکر می کردند کنترل دارند و می توانند همه کارها را انجام دهند تا بتوانند آن را حفظ کنند به یک شاهد درمانده تبدیل می شوند ، کسانی که معتقد بودند خراشیده نشده اند به هزار تکه می شوند ، کسانی که دوست نیستند

نویسنده:

تاریخ: چهارشنبه 30 مهر 1399 ساعت: 19:28

تعداد بازديد : 817

به این پست رای دهید:

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 2

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 23
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 21
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 476
بازدید سال : 1603
بازدید کلی : 22784
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 44.221.46.132
مرورگر : Unknown ?
سیستم عامل : Search Bot
امروز : جمعه 10 فروردین 1403

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی